امروز دکتر پزشکیان از تاریخ درسها آموخته است. ایشان نیک میداند که برای پیشرفت کشور در همه عرصهها و خدمت به مردم، امنیت و آرامش لازم دارد و این کار بزرگ لازم است از داخل کشور شروع شود.
برات قبادیان/ استاد دانشگاه
به گزارش سارنیا، با معرفی اعضای کابینه دکتر پزشکیان به مجلس شورای اسلامی شاهد انتقادهای تند به ویژه در فضای مجازی هستیم. انتقاد سازنده و دلسوزانه و خیرخواهانه بسیار مفید، کارساز، راهگشا و بلکه برای اصلاح امور یک نعمت است، مشروط بر اینکه در ظرف زمان و به موقع و شرایط مناسب صورت گیرد.
انتقاد دلسوزانه حق هر شهروندی است. انتقادها ناشی از نگرانی برای آیندهای است که هنوز نیامده است.
آقای دکتر پزشکیان وعدههایی دادهاند که در زمان مناسب باید به آنها عمل کنند. برای نمونه، عمل به وعده رفع فیلترینگ و ساماندهی موضوع عفاف و حجاب، که ساز و کار خود را لازم دارد و تا کابینه تشکیل نشود، نباید در اینگونه موارد انتظار معجزه داشته باشیم، گرچه خواست جامعه از رئیس جمهور محترم بسیار فراتر از این موارد و به طور کلی زندگی آبرومندانه از نظر رفاه اقتصادی و آزادیهای شهروندی در تراز جهانی است.
انتخاب اعضای کابینهای بر اساس معیارهای شایسته سالاری، از نظر سلامت اخلاقی و اقتصادی و نیز صداقت و مردمداری از جنس پزشکیان، از نظر ما مردم یک ایده آل و از نظر دکتر پزشکیان یک واقعیتِ سخت و دشوار است. راضی نگه داشتن همه طیفها و سلیقهها کاری بسیار مشکل و بلکه غیر ممکن است.
شک ندارم که منتقدان اعضای کابینهی معرفی شده به مجلس، از سر دلسوزی انتقاد میکنند و علاقمند به موفقیت آقای دکتر پزشکیان برای خدمت به همه مردم ایران، توسعه کشور، ارتقای جایگاه جهانی ایران و افزایش شأن ایرانیان در جهان هستند.
همه ما علاقمند بوده و هستیم که کابینه از نظر گرایش سیاسی از طرفداران بسیار پر و پاقرص دکتر پزشکیان تشکیل شود. همچنین اعضای کابینه از میان کسانی انتخاب شوند که مسیر دمکراتیک شایسته گزینی کمیتهها و شورای راهبری مدل دکتر ظریف را طی کرده باشند که برخی از این کمیتهها نیز بسیار زحمت کشیده بودند و شایستگانی را به فینال رسانیدند. در عمل اما واقعیتهای موجود کشور چیزی نیست که وفق و مطابق ایده آل ما باشد. ما با واقعیتها زندگی میکنیم و نه ایده آلها. میان واقعیت تا ایده آل از فرش تا عرش فاصله وجود دارد. دوست و دشمن اعتراف دارند که یکی از دولتهای موفق ۴۵ سال گذشته ایران دولت سید محمد خاتمی بوده است. اجازه دهید به آن زمان برگردیم (۱۳۷۶) و ببینیم دولت ایشان در چه شرایطی به وجود آمد تا واقعیتهای امروز را درک کنیم. مقایسه دولت جناب دکتر پزشکیان در سال ۱۴۰۳ را با دولت سید محمد خاتمی در سال ۱۳۷۶ باعث میشود اندکی با واقعگرایی به تشکیل کابینه دکتر پزشکیان نگاه کنیم. تا جایی که خاطرم هست، در کابینه سید محمد خاتمی در سال ۱۳۷۶ تعداد ۵ وزیر حضور داشتند که به او رأی نداده بودند و به عبارتی از مخالفان ایشان بودند که عبارت بودند از:
۱- محمد سعیدیکیا،
۲- حسین مظفر،
۳- محمد شریعتمداری،
۴- علی شمخانی، و
۵- قربانعلی دری نجفآبادی.
حتی محمد شریعتمداری رئیس ستاد یکی از رقبای سید محمد خاتمی یعنی محمد محمدی ریشهری بود.
حتی خاطرم هست که وقتی دری نجف آبادی از وزارت اطلاعات کنار رفت و یا کنار گذاشته شد، جناب خاتمی علی یونسی را برای وزارت اطلاعات برگزید که طرفدار ناطق نوری بودند.
کار به اینجا ختم نشد و آقای حسن روحانی را که از طرفداران پرو پا قرص رقیب قَدَر اصلی یعنی ناطق نوری بود، به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ابقا کرد.
خاتمی در حالی این امتیازات را به جناح رقیب خود داد که ۷۰ درصد از آرای ماخوذه و ۶۰ درصد از آرای واجدین شرایط رأی دادن را کسب کرده بود. همچنین در حدود ۴۰ درصد از نمایندگان مجلس پنجم (مجلس مستقر) نیز از او حمایت میکردند. حال همه میدانیم که جناب پزشکیان در شرایط بسیار دشوار و شکنندهتری رئیس جمهور شده از نظر میزان حمایت ملی و میزان درصد واجدین شرایط و میزان درصد آرای ماخوذه و درصد حامیانش در مجلس برای اخذ رأی اعتماد کابینه.
بنظرم هنر خاتمی این بود که بر اساس شعارهایش مخالف را به موافق و خنثی را به طرفدار تبدیل نمود. سید محمد خاتمی علی رغم اینکه به قول خودش هر ۹ روز یک بار تندروهای داخلی برای دولتش بحران آفرینی کردند و شرایط اقتصادی شروع کار دولت مناسب نبود (فروش نفت هر بشکه زیر ۹ دلار)، لیکن با نگاه بلند ملی و بلکه جهانی توانست اقتصاد را ساماندهی کند، سطح قابل قبولی برای مردم رفاه ایجاد کند، در حوزههای مختلف سطح قابل توجهی از پیشرفت را رقم بزند، اعتبار کشور و مردم را نزد جهانیان ارتقا دهد و سال ۲۰۰۱ میلادی را در مجمع عمومی سازمان ملل بنام سال «گفتگوی فرهنگها و تمدنها» برای ایرانیان بنام ایران ثبت جهانی کند.
امروز دکتر پزشکیان از تاریخ درسها آموخته است. ایشان نیک میداند که برای پیشرفت کشور در همه عرصهها و خدمت به مردم، امنیت و آرامش لازم دارد و این کار بزرگ لازم است از داخل کشور شروع شود.
لذا برای ایجاد آرامش داخلی و وحدت ملی شعار خود را «انسجام داخلی» قرار داده است و برای این کار برای خود کابینه «وفاق ملی» تعریف کرده است.
ایشان با دادن سهم از کابینه خویش به رقبایش شعار «زنده باد مخالف من» سید محمد خاتمی را واقعیت بخشیده است. بدون شک هدف بعدی جناب پزشکیان پس از انسجام داخلی، تنش زدایی در خارج است و بارها گفته است که به غیر از اسرائیل علاقمند است بر اساس احترام متقابل و بر اساس حفظ منافع ملی با همه کشورهای جهان ارتباط برقرار کند. اگر ایشان موفق به انسجام داخلی و تنش زدایی در خارج گردد، شک ندارم که زمینه را برای توسعه و پیشرفت فراهم خواهد کرد و واگنهای فرسوده و خارج شده از ریل توسعه کشور را به روی ریل قرار داده و شرایط حرکت قطار توسعه و پیشرفت را فراهم خواهد نمود.
همه این آرزوهای ایده آل گرایانه مشروط به حمایت اکثریت ما مردم ایران است چه آنها که در انتخابات شرکت کردند و چه آنها که شرکت نکردند و چه آنها که به او رأی دادند و چه آنها که به رقبایش رأی دادند.
در بیانیه حمایت خود از دکتر پزشکیان قبل از انتخابات عرض کردم که اگر بعد از پیروزی بدون تزلزل در حمایت پشت سر ایشان و دولتش قرار گیریم، پزشکیان شرایط بالقوه تبدیل شدن به مصدق، امیر کبیر و ماهاتیر محمد را دارد، چیزی که تندروهای داخلی تلاش خواهند کرد در این مسیر تشکیک ایجاد کنند و مردم را در این مسیر مردد کنند. پیشگویی از آینده عملکرد دولت دکتر پزشکیان بسیار دور از ذهن و غیر واقعی است. به باور من این ترکیب از کابینه شاید برای اکثر رأی دهندگان، خارج از عرف، غیر قابل پذیرش و دلسرد کننده باشد اما با برگشت به سال ۱۳۷۶ و کابینه اول سید محمد خاتمی اطمینان دارم که کابینه امروز دکتر پزشکیان به جز مواردی برای اکثریت منتقدان قابل هضم خواهد بود و پیشداوری امروز را به عملکرد فرداهای کابینه موکول خواهند کرد. شخص دکتر پزشکیان صاحب حق برای تشکیل کابینهاش بارها در این مورد گفته است:
“دلیل اینکه در این فهرست حتی اسامی افرادی که در انتخابات به نامزدهای رقیب رأی داده بودند نیز دیده میشود، همین اعتقاد عمیق به ضرورت وفاق ملی است.”
کابینه وفاق ملی کار تازهای است و هر کار تازهای پیچیدگیهای خاص خود را برای اجرا دارد و صبر و حوصله لازم دارد. اگر از رئیس جمهور انتظار انجام کارهای بزرگ داریم باید بدانیم که بدون پشتوانه و عزم ملی، انجام کارهای بزرگ غیر ممکن است.
پزشکیان یک نفر است و بار تجمیع مشکلات داخلی و شرایط دشوار بین المللی را به دوش میکشد. ما که باید یار و یاور ایشان باشیم تا بر مشکلات فائق آید، با درک شرایط انصاف نیست خودمان هم بار سهمگین ایشان در تشکیل کابینه و عمل به وعدههایش باشیم.
مصدق زمانی شکست خورد که با توطئه مخالفان و دشمنان ایران، مردم پشتش را خالی کردند. خالی کردن پشت پزشکیان و کابینهاش، جفا در حق مردم ایران است. قضاوت و پیشداوری را به عملکرد دکتر پزشکیان و کابینهاش واگذار کنیم. پس از تشکیل کابینه هر کجا کاستی دیدیم نقد کنیم و هدایتگر باشیم.
نقد منصفانه کار جامعه زنده، پویا و آگاه است.